کندل دوجی چیست؟

مقالات
تحریریه هلدینگ۲ دی ۱۴۰۴

کندل دوجی یکی از مهم‌ترین الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال است که معامله‌گران از آن برای درک رفتار بازار و تشخیص نقاط حساس قیمت استفاده می‌کنند. این الگو بیش از آنکه یک سیگنال خرید یا فروش مستقیم باشد، نمایانگر تردید بازار و تعادل موقت بین خریداران و فروشندگان است. در این مقاله به‌صورت کاملاً کاربردی بررسی می‌کنیم کندل دوجی چیست، چه انواعی دارد، در چه شرایطی می‌تواند هشدار برگشت یا ادامه روند باشد و چگونه می‌توان آن را در معاملات واقعی، همراه با مدیریت ریسک و ابزارهای مکمل، به‌درستی به کار گرفت؛ به‌گونه‌ای که پس از مطالعه، دیدی شفاف و عملی نسبت به این الگوی مهم داشته باشید.

کندل دوجی چیست؟

کندل دوجی یکی از مهم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال است که زمانی شکل می‌گیرد که قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن در یک بازه زمانی تقریباً برابر باشند. در این حالت، بدنه کندل بسیار کوچک یا تقریباً صفر است و تمرکز اصلی روی سایه‌ها قرار می‌گیرد. این ساختار نشان می‌دهد که در طول آن بازه زمانی، بازار نوساناتی داشته اما در نهایت نه خریداران و نه فروشندگان نتوانسته‌اند کنترل کامل قیمت را در دست بگیرند.

از نظر ظاهری، کندل دوجی ممکن است دارای سایه بالایی، سایه پایینی یا هر دو باشد، اما ویژگی مشترک همه انواع آن، نبود بدنه واقعی یا کوچک بودن شدید آن است. به همین دلیل، دوجی بیش از آنکه یک سیگنال ورود یا خروج مستقیم باشد، یک پیام مهم درباره وضعیت تعادل یا تردید در بازار منتقل می‌کند.

در تحلیل تکنیکال ، کندل دوجی معمولاً به‌عنوان یک الگوی هشداردهنده شناخته می‌شود. این الگو به معامله‌گر اعلام می‌کند که روند فعلی ممکن است در حال تضعیف باشد یا بازار وارد فاز تصمیم‌گیری شده باشد. به همین دلیل، بررسی موقعیت دوجی روی نمودار، به‌ویژه در نزدیکی سطوح حمایت و مقاومت، اهمیت بسیار بالایی دارد.

دلیل نام‌گذاری و اصالت ژاپنی

واژه «دوجی» ریشه در زبان ژاپنی دارد و به معنای «یکسان» یا «هم‌زمان» است. این نام‌گذاری به‌خوبی ماهیت این کندل را توضیح می‌دهد، زیرا قیمت باز و بسته شدن در آن یکسان یا بسیار نزدیک به هم هستند. الگوهای کندل استیک، از جمله کندل دوجی، ابتدا توسط معامله‌گران برنج در ژاپن توسعه یافتند و بعدها به یکی از پایه‌های اصلی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی مدرن تبدیل شدند.

در فلسفه تحلیل ژاپنی، توجه زیادی به روانشناسی بازار و رفتار معامله‌گران می‌شود. دوجی نیز دقیقاً بر همین اساس شکل گرفته و هدف آن نمایش وضعیت بلاتکلیفی، تردید و تعادل موقت در بازار است، نه صرفاً یک الگوی عددی یا آماری.

روانشناسی بازار پشت کندل دوجی

کندل دوجی بازتاب مستقیم روانشناسی بازار است. زمانی که این کندل روی نمودار ظاهر می‌شود، به این معناست که خریداران و فروشندگان در یک نبرد تقریباً برابر قرار داشته‌اند. خریداران توانسته‌اند قیمت را بالا ببرند و فروشندگان نیز موفق شده‌اند آن را پایین بیاورند، اما در نهایت هیچ‌کدام برنده نهایی نبوده‌اند.

در یک روند صعودی، ظهور دوجی می‌تواند نشانه‌ای از کاهش قدرت خریداران باشد. یعنی اگرچه قیمت تا این لحظه در حال رشد بوده، اما دیگر انرژی لازم برای ادامه پرقدرت روند وجود ندارد. برعکس، در یک روند نزولی، دوجی می‌تواند بیانگر کاهش فشار فروش و احتمال ورود خریداران جدید به بازار باشد.

نکته مهم این است که دوجی به‌تنهایی تصمیم نمی‌گیرد، بلکه سؤال ایجاد می‌کند. این کندل به معامله‌گر می‌گوید بازار در حال فکر کردن است و برای تصمیم نهایی باید واکنش قیمت در کندل‌های بعدی بررسی شود. به همین دلیل، کندل دوجی نقش بسیار مهمی در تحلیل رفتار قیمت و تشخیص نقاط حساس نمودار دارد.

انواع کندل دوجی و معنای هر کدام

کندل دوجی بسته به طول سایه‌ها و موقعیت قیمت بسته شدن، به چند نوع مختلف تقسیم می‌شود که هر کدام پیام متفاوتی از بازار منتقل می‌کنند.

دوجی خنثی

دوجی خنثی ساده‌ترین نوع دوجی است. در این حالت، بدنه کندل بسیار کوچک است و سایه بالا و پایین تقریباً طول یکسانی دارند. این الگو نشان‌دهنده تعادل کامل بین عرضه و تقاضا است و معمولاً در بازارهای رنج یا در میانه حرکات قیمتی دیده می‌شود. دوجی خنثی به‌تنهایی سیگنال خاصی ندارد، اما می‌تواند نشانه‌ای از مکث بازار باشد.

دوجی پایه‌بلند

دوجی پایه‌بلند دارای سایه‌های بلند در بالا و پایین است. این نوع دوجی نشان می‌دهد که بازار در طول بازه زمانی نوسانات شدیدی داشته، اما در نهایت به نقطه شروع بازگشته است. دوجی پایه‌بلند معمولاً بیانگر تردید شدید و افزایش هیجان در بازار است و در انتهای روندها اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

دوجی سنجاقک

در دوجی سنجاقک، سایه پایینی بلند است و سایه بالایی وجود ندارد یا بسیار کوتاه است. قیمت باز و بسته شدن در نزدیکی سقف کندل قرار دارند. این الگو اغلب در انتهای روندهای نزولی دیده می‌شود و می‌تواند نشانه‌ای از ورود خریداران و کاهش قدرت فروشندگان باشد، به‌خصوص اگر در محدوده حمایت شکل بگیرد.

دوجی سنگ‌قبر

دوجی سنگ‌قبر برعکس دوجی سنجاقک است. سایه بالایی بلند دارد و قیمت باز و بسته شدن در نزدیکی کف کندل قرار گرفته‌اند. این الگو معمولاً در انتهای روندهای صعودی ظاهر می‌شود و می‌تواند هشداری از افزایش فشار فروش و احتمال بازگشت نزولی باشد.

دوجی ۴ قیمتی

دوجی چهار قیمتی نادرترین نوع دوجی است. در این حالت، قیمت باز، بسته، سقف و کف همگی تقریباً برابر هستند. این الگو نشان‌دهنده توقف کامل بازار و نبود نقدینگی یا نوسان است و معمولاً در تایم‌فریم‌های پایین یا بازارهای کم‌حجم دیده می‌شود.

تشخیص کندل دوجی در نمودار و مثال‌های تصویری

برای تشخیص کندل دوجی در نمودار، ابتدا باید به اندازه بدنه توجه کنید. تصور کنید روی نمودار شمعی، یک کندل می‌بینید که بدنه آن آن‌قدر کوچک است که تقریباً به شکل یک خط نازک دیده می‌شود. این اولین نشانه دوجی است.

در مرحله بعد، به سایه‌ها نگاه کنید. اگر سایه بالا و پایین وجود داشته باشد، باید بررسی کنید که کدام سایه بلندتر است و قیمت بسته شدن در کجای کندل قرار گرفته است. مثلاً تصور کنید کندلی را می‌بینید که یک سایه بلند به سمت پایین دارد و قیمت بسته شدن دقیقاً نزدیک سقف کندل است. این تصویر ذهنی دقیقاً یک دوجی سنجاقک را نشان می‌دهد.

یا در مثالی دیگر، تصور کنید در انتهای یک روند صعودی، کندلی ظاهر شده که سایه بالایی بلندی دارد و قیمت در کف بسته شده است. این تصویر، نمونه‌ای واضح از دوجی سنگ‌قبر است که می‌تواند هشداری برای معامله‌گر باشد.

نکته کلیدی در تشخیص کندل دوجی این است که همیشه آن را در بستر کلی بازار بررسی کنید. دوجی‌ای که در وسط یک حرکت نامنظم شکل می‌گیرد، اهمیت بسیار کمتری نسبت به دوجی‌ای دارد که دقیقاً روی یک سطح حمایت یا مقاومت مهم ظاهر شده است.

آیا کندل دوجی سیگنال برگشت روند است؟

یکی از رایج‌ترین سوالات معامله‌گران، به‌ویژه افراد تازه‌کار، این است که آیا کندل دوجی به‌تنهایی سیگنال برگشت روند محسوب می‌شود یا خیر. پاسخ کوتاه این است که کندل دوجی به‌تنهایی سیگنال قطعی برگشت روند نیست، بلکه یک هشدار یا نشانه از تغییر شرایط بازار است.

دوجی نشان‌دهنده توقف موقت قدرت یک سمت بازار است. یعنی روند فعلی، چه صعودی و چه نزولی، دیگر با همان قدرت قبل ادامه پیدا نکرده و بازار وارد فاز تردید شده است. این تردید می‌تواند در نهایت به برگشت روند منجر شود یا فقط یک مکث کوتاه قبل از ادامه روند باشد.

به همین دلیل، تفسیر کندل دوجی بدون در نظر گرفتن موقعیت آن در نمودار، تایم‌فریم و ابزارهای تأییدکننده، می‌تواند منجر به تصمیم‌های اشتباه شود. معامله‌گر حرفه‌ای دوجی را نه به‌عنوان سیگنال نهایی، بلکه به‌عنوان زنگ هشدار تحلیل می‌کند.

تفاوت بین سیگنال برگشت روند و ادامه روند

برای درک بهتر نقش کندل دوجی، باید تفاوت بین برگشت روند و ادامه روند را بشناسیم. برگشت روند زمانی اتفاق می‌افتد که جهت کلی حرکت قیمت تغییر کند، مثلاً از صعودی به نزولی. اما ادامه روند به این معناست که بازار پس از یک اصلاح یا مکث کوتاه، دوباره در همان جهت قبلی حرکت کند.

کندل دوجی می‌تواند هر دو سناریو را در خود داشته باشد. اگر دوجی در انتهای یک روند قوی و نزدیک به مقاومت یا حمایت مهم شکل بگیرد، احتمال برگشت روند افزایش می‌یابد. اما اگر همین دوجی در میانه روند و بدون نشانه‌های ضعف ساختاری ظاهر شود، بیشتر به‌عنوان مکث یا اصلاح کوتاه‌مدت تفسیر می‌شود.

بنابراین، تشخیص اینکه دوجی نشانه برگشت است یا ادامه روند، کاملاً به بستر تحلیلی آن بستگی دارد. اینجاست که ابزارهای مکمل تحلیل تکنیکال اهمیت پیدا می‌کنند.

کاربرد عملی: چگونه با کندل دوجی معامله کنیم؟

کاربرد کندل دوجی در معامله‌گری زمانی معنا پیدا می‌کند که از آن در چارچوب یک استراتژی مشخص استفاده شود. معامله با دوجی بدون برنامه، معمولاً به نتایج نامطلوب منجر می‌شود. در ادامه، مهم‌ترین روش‌های کاربردی استفاده از این الگو بررسی می‌شود.

استفاده از کندل دوجی با حمایت و مقاومت

یکی از بهترین و مطمئن‌ترین روش‌های استفاده از کندل دوجی، ترکیب آن با سطوح حمایت و مقاومت است. زمانی که یک دوجی دقیقاً روی سطح حمایت مهم شکل می‌گیرد، می‌تواند نشان‌دهنده کاهش فشار فروش و افزایش احتمال واکنش صعودی قیمت باشد. برعکس، ظهور دوجی در نزدیکی مقاومت می‌تواند هشداری از تضعیف خریداران باشد.

برای مثال، تصور کنید قیمت پس از یک روند نزولی به سطح حمایتی معتبر رسیده و در این ناحیه یک دوجی سنجاقک شکل گرفته است. این تصویر نشان می‌دهد که فروشندگان تلاش کرده‌اند قیمت را پایین‌تر ببرند، اما خریداران در انتها کنترل بازار را به دست گرفته‌اند. در چنین شرایطی، دوجی نقش یک هشدار اولیه برای تغییر رفتار بازار را ایفا می‌کند.

نکته کلیدی این است که اعتبار کندل دوجی در نواحی کلیدی نمودار چند برابر می‌شود. دوجی‌ای که در وسط یک محدوده نامشخص ظاهر شود، ارزش معاملاتی بالایی ندارد.

تأیید با کندل بعدی

یکی از اصول مهم معامله با کندل دوجی، صبر برای تأیید است. کندل دوجی به‌تنهایی مجوز ورود به معامله نیست. معامله‌گر حرفه‌ای منتظر بسته شدن کندل بعدی می‌ماند تا جهت احتمالی حرکت بازار مشخص شود.

اگر بعد از یک دوجی در کف بازار، کندل صعودی قوی بسته شود، این ترکیب می‌تواند تأیید مناسبی برای ورود به معامله خرید باشد. برعکس، اگر پس از دوجی در سقف بازار، کندل نزولی قدرتمند شکل بگیرد، احتمال شروع حرکت اصلاحی یا برگشتی افزایش می‌یابد.

این روش باعث می‌شود بسیاری از سیگنال‌های کاذب حذف شوند و تصمیم‌گیری منطقی‌تری صورت بگیرد. در واقع، کندل دوجی نقش «هشدار» و کندل بعدی نقش «تأیید» را دارد.

برای اجرای دقیق استراتژی‌هایی که بر پایه کندل دوجی طراحی می‌شوند، انتخاب یک بروکر با اجرای سریع سفارش‌ها و نمودارهای دقیق اهمیت زیادی دارد. بسیاری از معامله‌گران زمانی دچار خطا می‌شوند که تأخیر در اجرای سفارش یا اختلاف قیمت، اعتبار تحلیل آن‌ها را از بین می‌برد. بروکر موند اف ایکس با فراهم‌کردن دسترسی به پلتفرم‌های معاملاتی پایدار، اسپرد رقابتی و اجرای مناسب معاملات، این امکان را فراهم می‌کند که الگوهایی مانند کندل دوجی دقیقاً همان‌طور که تحلیل شده‌اند، در بازار واقعی اجرا شوند. استفاده از یک بروکر مناسب ، مکمل تحلیل تکنیکال صحیح و بخشی از یک معامله‌گری حرفه‌ای است.

ترکیب کندل دوجی با اندیکاتورها

برای افزایش دقت تحلیل، ترکیب کندل دوجی با اندیکاتورها یکی از بهترین روش‌هاست. اندیکاتورها می‌توانند به معامله‌گر کمک کنند تا تشخیص دهد آیا دوجی در یک ناحیه حساس از نظر مومنتوم یا اشباع خرید و فروش قرار دارد یا خیر.

ترکیب دوجی با RSI

اندیکاتور RSI یکی از پرکاربردترین ابزارها برای تحلیل کندل دوجی است. زمانی که دوجی در محدوده اشباع فروش RSI ظاهر می‌شود، احتمال برگشت صعودی افزایش می‌یابد. این ترکیب نشان می‌دهد که بازار هم از نظر قیمتی و هم از نظر مومنتوم در وضعیت تضعیف فروش قرار دارد.

به‌عنوان مثال، اگر RSI زیر ۳۰ باشد و هم‌زمان یک کندل دوجی در نزدیکی حمایت شکل بگیرد، این هم‌پوشانی سیگنال بسیار قوی‌تری نسبت به دوجی به‌تنهایی ایجاد می‌کند.

ترکیب دوجی با MACD

اندیکاتور MACD نیز ابزار مناسبی برای تأیید سیگنال‌های دوجی است. زمانی که دوجی هم‌زمان با ضعف هیستوگرام MACD یا نزدیک شدن خطوط مکدی به کراس ظاهر می‌شود، می‌تواند نشانه‌ای از تغییر فاز بازار باشد.

برای مثال، دوجی در انتهای روند صعودی همراه با کاهش قدرت هیستوگرام MACD، احتمال شروع اصلاح یا برگشت نزولی را تقویت می‌کند.

استفاده از ابزارهای مکمل دیگر

علاوه بر RSI و MACD، ابزارهایی مانند میانگین‌های متحرک، خطوط روند و حجم معاملات نیز می‌توانند در کنار کندل دوجی استفاده شوند. دوجی‌ای که با کاهش حجم معاملات همراه است، اغلب نشان‌دهنده خستگی بازار و پایان مومنتوم قبلی است.

حد ضرر، حد سود و مدیریت ریسک با کندل دوجی

هیچ استراتژی معاملاتی بدون مدیریت ریسک کامل نیست و کندل دوجی نیز از این قاعده مستثنا نیست. یکی از اشتباهات رایج معامله‌گران این است که تنها به شکل کندل توجه می‌کنند و برای حد ضرر و حد سود برنامه مشخصی ندارند.

تعیین حد ضرر با دوجی

در معاملات مبتنی بر کندل دوجی، حد ضرر معمولاً پشت سایه بلندتر دوجی قرار می‌گیرد. برای مثال، اگر بر اساس یک دوجی سنجاقک وارد معامله خرید شده‌اید، منطقی‌ترین محل حد ضرر کمی پایین‌تر از کف سایه دوجی است. این کار باعث می‌شود در صورت بی‌اعتبار شدن تحلیل، زیان معامله کنترل شود.

تعیین حد سود منطقی

حد سود باید بر اساس ساختار بازار تعیین شود، نه صرفاً اندازه کندل دوجی. سطوح مقاومت، سقف‌های قبلی یا نسبت ریسک به ریوارد مناسب می‌توانند مبنای تعیین حد سود باشند. استفاده از نسبت حداقل ۱ به ۲ یا ۱ به ۳، در معاملات مبتنی بر دوجی توصیه می‌شود.

مدیریت ریسک و حجم معامله

کندل دوجی معمولاً در نقاط حساس بازار ظاهر می‌شود، اما این به معنای قطعیت بالا نیست. به همین دلیل، مدیریت حجم معامله اهمیت زیادی دارد. ورود با حجم منطقی و ریسک محدود، باعث می‌شود حتی در صورت ناموفق بودن تحلیل، سرمایه معامله‌گر حفظ شود.

با وجود اینکه کندل دوجی می‌تواند نقاط بسیار دقیقی برای ورود به معامله ایجاد کند، بسیاری از معامله‌گران به دلیل محدودیت سرمایه نمی‌توانند مدیریت ریسک اصولی را به‌درستی اجرا کنند. اینجاست که پراپ تریدینگ به‌عنوان یک راه‌حل حرفه‌ای مطرح می‌شود. در مدل پراپ، معامله‌گر بدون ریسک‌کردن سرمایه شخصی، با سرمایه یک شرکت معامله می‌کند و تمرکز اصلی او فقط روی اجرای صحیح استراتژی و کنترل ریسک است. پراپ فنفیکس با فراهم‌کردن شرایط شفاف ارزیابی و قوانین مشخص، این امکان را به معامله‌گران می‌دهد که استراتژی‌هایی مانند معامله با کندل دوجی را در یک محیط حرفه‌ای و با سرمایه بالاتر پیاده‌سازی کنند. اگر به دنبال اجرای اصولی تحلیل خود هستید، خرید پراپ فنفیکس می‌تواند مسیر شما را کوتاه‌تر و منطقی‌تر کند.

استراتژی‌های معاملاتی بر اساس کندل دوجی

استفاده از کندل دوجی در قالب یک استراتژی معاملاتی مشخص، مهم‌ترین تفاوت بین معامله‌گر حرفه‌ای و مبتدی است. دوجی زمانی ارزش معاملاتی پیدا می‌کند که قوانین ورود، خروج و مدیریت ریسک آن از قبل مشخص شده باشد.

استراتژی اول: دوجی در ناحیه حمایت یا مقاومت

در این استراتژی، ابتدا سطوح حمایت و مقاومت معتبر روی نمودار مشخص می‌شوند. سپس منتظر می‌مانیم تا قیمت به یکی از این سطوح برسد و در همان ناحیه یک کندل دوجی شکل بگیرد. اگر پس از دوجی، کندل تأییدی هم‌جهت با سناریوی ما بسته شود، می‌توان وارد معامله شد.

برای مثال، اگر قیمت به یک حمایت مهم برسد و یک دوجی سنجاقک تشکیل شود، ورود به معامله خرید پس از بسته شدن کندل صعودی بعدی انجام می‌شود. حد ضرر کمی پایین‌تر از کف دوجی و حد سود در نزدیکی مقاومت بعدی قرار می‌گیرد.

استراتژی دوم: دوجی در انتهای روند قوی

در این روش، تمرکز بر شناسایی روندهای فرسوده است. اگر بازار مدت زیادی در یک جهت حرکت کرده باشد و در انتهای این حرکت یک کندل دوجی ظاهر شود، احتمال تغییر فاز بازار افزایش می‌یابد. ورود در این استراتژی تنها پس از دریافت تایید از کندل بعدی انجام می‌شود.

قانون اصلی در این استراتژی، صبر و عدم پیش‌دستی است. معامله‌گر نباید صرفاً با دیدن دوجی وارد معامله شود، بلکه باید منتظر واکنش واقعی بازار بماند.

اشتباهات رایج معامله‌گران در استفاده از کندل دوجی

یکی از دلایل اصلی ضرر معامله‌گران با کندل دوجی، تفسیر نادرست این الگو است. شناخت اشتباهات رایج می‌تواند نقش مهمی در بهبود نتایج معاملاتی داشته باشد.

معامله بر اساس دوجی بدون تأیید

بزرگ‌ترین اشتباه این است که دوجی به‌عنوان سیگنال قطعی ورود در نظر گرفته شود. دوجی فقط نشان‌دهنده تردید بازار است و بدون کندل تأییدی یا ابزار مکمل، اعتبار کافی ندارد.

نادیده گرفتن موقعیت دوجی در نمودار

دوجی‌ای که در وسط یک حرکت تصادفی ظاهر می‌شود، ارزش تحلیلی کمی دارد. بسیاری از معامله‌گران بدون توجه به حمایت، مقاومت یا روند غالب، صرفاً به شکل کندل واکنش نشان می‌دهند.

استفاده از دوجی در تایم‌فریم‌های بسیار پایین

در تایم‌فریم‌های بسیار کوتاه، کندل دوجی زیاد دیده می‌شود و اغلب نویز بازار را نشان می‌دهد. معامله‌گرانی که بدون فیلتر زمانی از دوجی استفاده می‌کنند، معمولاً با سیگنال‌های کاذب مواجه می‌شوند.

نبود مدیریت ریسک

حتی بهترین الگوی کندل استیک هم بدون حد ضرر می‌تواند منجر به زیان سنگین شود. استفاده از کندل دوجی بدون برنامه مدیریت ریسک، یکی از رایج‌ترین اشتباهات در میان معامله‌گران است.

نتیجه‌گیری

کندل دوجی یکی از مهم‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای درک روانشناسی بازار است. این الگو به‌تنهایی سیگنال خرید یا فروش محسوب نمی‌شود، اما می‌تواند هشدار بسیار مهمی درباره تضعیف روند یا ورود بازار به فاز تصمیم‌گیری باشد. قدرت واقعی کندل دوجی زمانی آشکار می‌شود که در کنار حمایت و مقاومت، اندیکاتورها و مدیریت ریسک اصولی استفاده شود. معامله‌گری موفق با دوجی، نتیجه صبر، تأیید گرفتن و تحلیل چندجانبه است، نه تصمیم‌های عجولانه.

سوالات متداول (FAQ)

دوجی چیست؟

دوجی یک الگوی کندل استیک است که زمانی شکل می‌گیرد که قیمت باز و بسته شدن تقریباً برابر باشند و نشان‌دهنده تردید و تعادل بین خریداران و فروشندگان در بازار است.

آیا کندل دوجی همیشه بازگشت روند می‌دهد؟

خیر. کندل دوجی به‌تنهایی نشانه قطعی بازگشت روند نیست. این الگو فقط هشدار تغییر شرایط بازار را می‌دهد و برای تصمیم‌گیری نیاز به تأیید از کندل بعدی و ابزارهای دیگر دارد.

کندل دوجی در چه تایم‌فریمی بیشتر کاربرد دارد؟

کندل دوجی در تایم‌فریم‌های بالاتر مانند یک‌ساعته، چهارساعته و روزانه اعتبار بیشتری دارد. در تایم‌فریم‌های پایین، دوجی بیشتر نویز بازار را نشان می‌دهد و نیاز به فیلترهای قوی‌تری دارد.

به این مقاله امتیاز دهید

نظر شما به بهبود محتوا کمک می‌کند

نظرات کاربران

0

نظر خود را بنویسید

یوتوب فصل اول هاوس آف تریدرز
WhatsApp