روانشناسی بازار: چگونه احساسات جمعی قیمت‌ها را تغییر می‌دهد؟

مقالات
تحریریه هلدینگ۱۰ آذر ۱۴۰۴

قیمت‌ها در لحظه‌ای که هیچ کس انتظارش را ندارد تغییر می‌کنند. گاهی یک جمله مبهم در یک گزارش ساده کافی است تا موجی از هیجان و نگرانی در ذهن تریدرها شکل بگیرد و روندی تازه آغاز شود. این چیزی است که کمتر دیده می‌شود اما همیشه وجود دارد و چیزی نیست به جز تاثیر احساسات جمعی بر حرکت قیمت‌ها در بازار. برای درک بهتر این موضوع، اجازه بدهید یک داستان کوتاه اما واقعی را در این زمینه مرور کنیم. در زمستان سالی که روزهای بورس آمریکا نسبتا آرام بودند، شرکت NetWord گزارشی منتشر کرد که این گزارش نه رشدی چشمگیر را در روند مالی این شرکت نشان می‌داد و نه هشداری جدی درباره وضعیت این شرکت به تریدرها و تحلیل‌گران اعلام می‌کرد. با این حال، چند جمله مبهم در حاشیه گزارش توجه چند تحلیل‌گر را جلب کرد که باعث شد یکی از آ‌ن‌ها در شبکه اجتماعی خود بنویسد: نشانه‌هایی از یک بازگشت بزرگ دیده می‌شود. در ادامه گسترش یافتن این خبر تحلیلی در صبح دوشنبه، تریدری جوان که شب قبل آن پست را دیده بود، تصمیم گرفت پیش از دیگران سهم بخرد که همین چند معامله کوچک او به تدریج نمودار را بالا برد. همان افزایش اندک برای گروهی دیگر علامتی شد که خبری مهم در راه است. سفارش‌ها افزایش یافت، قیمت بالا رفت و بحث‌ها در میان تریدرهای فعال در آن زمان شدت گرفت و باعث شد تا ظهر، شرکت NetWord در صدر توجهات بازار باشد، بدون آنکه هیچ اطلاعات جدیدی منتشر شده یا اصلا به قصد کنترل بازار انجام شده باشد.

روانشناسی بازار: چگونه احساسات جمعی قیمت‌ها را تغییر می‌دهد؟

این داستان کوتاه نشان می‌دهد که چگونه احساسات جمعی می‌توانند قبل از هر تحلیل رسمی روند بازار را شکل دهند. در این مقاله هلدینگ آهنگری دقیق‌تر بررسی می‌کنیم چگونه روانشناسی جمعی و احساسات تریدرها نقشی کلیدی در تعیین روند بازارها دارد، بدون آنکه خبری از بازیکنان بزرگ یا بانک‌های مرکزی و نقش آن‌ها در تعیین جریان بازارها وجود داشته باشد.

احساسات جمعی چیست؟

تصور کنید وارد یک رستوران شلوغ می‌شوید و نمی‌دانید چه غذایی سفارش دهید. نگاه می‌کنید ببینید دیگران چه می‌خورند یا از گارسون می‌پرسید چه چیزی محبوب است. به‌طور طبیعی، تصمیم خود را با توجه به رفتار دیگران شکل می‌دهید.

همچنین در بازارها هم اتفاقی مشابه در حال رخ دادن است، روانشناسی جمعی در بازار یعنی درک این که رفتار و تصمیمات گروهی تریدرها چگونه قیمت‌ها را هدایت می‌کند. یا وقتی اکثر تریدرها به یک جهت واکنش نشان می‌دهند، این واکنش‌ها می‌توانند روندها را بسازند یا حتی قبل از انتشار اخبار رسمی، بازار را به حرکت درآورند.

بازار فقط نمودار و اعداد نیست؛ بازتاب هیجانات، ترس‌ها و خوش‌بینی‌های فعالان بازار است. وقتی تصمیمات فردی با احساسات گروهی همسو می‌شوند، موج‌های بزرگی ایجاد می‌کنند و قیمت‌ها تغییر می‌کنند. درک روانشناسی جمعی، مثل داشتن نقشه مسیر در یک شهر شلوغ است؛ به شما نشان می‌دهد چه زمانی روندها طبیعی هستند و چه زمانی تحت تاثیر هیجانات و رفتار گروهی شکل گرفته‌اند.

روانشناسی جمعی و نظریه موج الیوت

یکی از پایه‌های مهم تحلیل بازار، فهم رفتار جمعی سرمایه‌گذاران است. بازار همیشه تنها عدد و قیمت نیست. پشت هر صعود و سقوط، واکنش‌های انسانی و هیجانات جمعی نهفته است. نظریه موج الیوت، که توسط Ralph Nelson Elliott در دهه 1930معرفی شد، این نظریه تلاش می‌کند رفتارهای جمعی را شناسایی و دسته‌بندی کند. الیوت متوجه شد که قیمت‌ها در الگوهایی مشخص حرکت می‌کنند و هر موج نمایانگر روانشناسی آن لحظه سرمایه‌گذاران است که شامل خوش‌بینی، ترس، تردید یا هیجان می‌شود، درست همان احساسات مشترکی که همه ما را شبیه هم می‌کند و راز و رمزهای ما را به دوستان و رقبای ما به سادگی نشان می‌دهد.

در یک روند صعودی معمولی، موج اول اغلب نادیده گرفته می‌شود؛ اخبار بنیادی منفی است و اکثریت بازار هنوز باور دارد روند قبلی ادامه دارد. موج دوم، اصلاحی است که اغلب باعث تردید بیشتر و افزایش احساسات منفی می‌شود. موج سوم، بزرگ‌ترین و قوی‌ترین موج است؛ اخبار مثبت شروع می‌شوند، معامله‌گران وارد جریان می‌شوند و جمعیت به تدریج به روند جدید می‌پیوندد. موج چهارم اصلاحی دیگر است، اغلب خسته‌کننده و کند، اما فرصتی برای ورود حرفه‌ای‌ها فراهم می‌کند. نهایتاً موج پنجم، پایان روند غالب است؛ همه خوش‌بین شده‌اند و بسیاری از سرمایه‌گذاران تازه‌وارد در این مرحله وارد بازار می‌شوند، درست قبل از تغییر بزرگ.

اصلاح‌ها هم الگوهای خاص خود را دارند: موج‌های A، B و C نشان‌دهنده حرکت‌های اصلاحی بازار هستند که معمولاً با حجم بالاتر و افزایش آشفتگی همراه‌اند و اغلب بازتاب‌دهنده تغییرات روانشناسی جمعی در جهت مخالف روند غالب هستند.

الیوت نشان داد که این الگوها نه تنها در نمودارها تکرار می‌شوند، بلکه ماهیتی فراکتالی دارند؛ یعنی همان ساختارها در بازه‌های زمانی مختلف دوباره ظاهر می‌شوند. این همان چیزی است که نشان می‌دهد روانشناسی جمعی انسان‌ها در بازار به شکل طبیعی و تکرار شونده عمل می‌کند. به همین دلیل، تحلیلگران موج الیوت از این الگوها برای پیش‌بینی احتمالات آینده و مدیریت ریسک استفاده می‌کنند، اگرچه برخی منتقدان هشدار می‌دهند که شناسایی دقیق موج‌ها و زمان‌بندی آن‌ها همیشه آسان نیست و تا حدی به تفسیر ذهنی تحلیلگر وابسته است.

با این نگاه، می‌توان گفت بازار، بازتاب رفتار جمعی ماست و مطالعه موج‌ها، درک هیجانات و تصمیم‌های جمعی، یکی از ابزارهای کلیدی برای معامله‌گران حرفه‌ای است تا بتوانند حرکت‌های بعدی قیمت‌ها را بهتر پیش‌بینی کنند و در مسیر تصمیم‌گیری هوشمندانه‌تر عمل کنند.

چرا رفتارهای معاملاتی دیگر را دنبال می‌کنیم؟

گاهی در معاملات، تصمیم گرفتن به تنهایی سخت است. وقتی با شرایط نامطمئن روبه‌رو هستیم، طبیعی است که نگاه‌مان به دیگران باشد و ببینیم چه کاری انجام می‌دهند. این همان چیزی است که در روانشناسی بازار به آن پیروی از اکثریت یا اثر اجتماعی می‌گویند.

یکی از دلایلی که معامله‌گران تمایل دارند دیگران را دنبال کنند،حس امنیتاست. وقتی دیگران یک مسیر را انتخاب می‌کنند، احساس می‌کنیم تنها نیستیم و خطر اشتباه کاهش می‌یابد. این همان «اثبات اجتماعی» است: وقتی می‌بینیم تعداد زیادی معامله‌گر یک ارز یا سهم را خریداری می‌کنند، ناخودآگاه فکر می‌کنیم که باید دلیلی برای این تصمیم وجود داشته باشد و ما هم همان کار را انجام می‌دهیم.

با این حال، همیشه پیروی از اکثریت تضمین‌کننده موفقیت نیست. درک اینکه چرا افراد دیگر به یک مسیر گرایش پیدا می‌کنند، به شما کمک می‌کند تصمیم‌های مستقل و هوشمندانه‌تری بگیرید و از دام‌هایی که احساسات گروهی ایجاد می‌کنند، اجتناب کنید. به همین دلیل است که شناخت رفتار معامله‌گران دیگر، نقطه شروع مهمی برای تحلیل روانشناسی بازار است.

مزایا و معایب پیروی از جهت غالب بازار

پیروی از جهت غالب بازار، هم می‌تواند تریدر را حمایت کند و به او حس امنیت بدهد و هم ممکن است او را در معرض خطرات غیرمنتظره قرار دهد؛ در ادامه، مزایا و معایب این رویکرد را بررسی می‌کنیم.

مزایا

احساس امنیت: وقتی مسیر اکثریت را دنبال می‌کنید، حس می‌کنید تنها نیستید و فشار تصمیم‌گیری کمتر می‌شود.

کاهش مسئولیت: اگر معامله‌ای اشتباه شد، راحت‌تر می‌توانید تصمیم خود را به روند غالب نسبت دهید و خود را سرزنش نکنید.

معایب

پیش‌بینی‌های نادرست: اکثریت همیشه درست نیست و گاهی ممکن است شما را وارد معامله‌ای کند که در نهایت زیان‌ده است.

از دست دادن فرصت‌های مستقل: تمرکز روی رفتار دیگران می‌تواند باعث شود فرصت‌هایی که فقط برای شما مناسب هستند را از دست بدهید.

مشکل زمان‌بندی: حتی وقتی اکثریت در یک جهت حرکت می‌کنند، نمی‌توانند زمان تغییر روند را پیش‌بینی کنند و ممکن است دیر اقدام کنید.

چگونه رفتار فعالان بازار بر روندها تاثیر می‌گذارد؟

رفتار و تصمیمات معامله‌گران نه تنها بازتاب احساسات فردی آن‌ها است، بلکه می‌تواند موج‌های بزرگ در بازار ایجاد کند و روندها را شکل دهد. وقتی تعداد زیادی از فعالان بازار همزمان به یک جهت واکنش نشان می‌دهند، قیمت‌ها می‌توانند به سرعت افزایش یا کاهش پیدا کنند، حتی پیش از اینکه اخبار رسمی منتشر شود.

انتشار اخبار مهم

وقتی اخبار اقتصادی یا مالی بزرگ منتشر می‌شود، واکنش هم‌زمان بسیاری از معامله‌گران می‌تواند باعث جهش‌های ناگهانی قیمت شود. برای مثال، اگر یک بانک مرکزی نرخ بهره را به شکل غیرمنتظره افزایش دهد، بسیاری از معامله‌گران فوراً وارد خرید یا فروش می‌شوند و قیمت‌ها به سرعت حرکت می‌کنند.

سطوح حمایت و مقاومت

بسیاری از معامله‌گران برای تصمیم‌گیری به نمودارها و سطوح حمایت و مقاومت نگاه می‌کنند. وقتی اکثریت معامله‌گران به یک سطح واکنش نشان می‌دهند، این سطح خود به خود قدرت پیدا می‌کند و به یک پیش‌بینی عملی تبدیل می‌شود. به نوعی، رفتار گروهی یک پیش‌بینی خودتحقق‌بخش ایجاد می‌کند.

دنبال کردن روند

معامله‌گران زیادی از روش‌های دنبال کردن روند استفاده می‌کنند، یعنی خرید یا فروش براساس جهت بازار. وقتی تعداد زیادی از فعالان بازار به همین روش عمل کنند، روندها اغراق‌آمیز می‌شوند و حرکت قیمت ممکن است از منطق بنیادی فراتر رود، زیرا رفتار گروهی قیمت‌ها را تقویت می‌کند.

تاثیر اندیکاتورها و نسبت‌های فیبوناچی

برخی معامله‌گران به اندیکاتورها و نسبت‌های فیبوناچی توجه می‌کنند. اثربخشی این ابزارها تا حد زیادی به رفتار گروهی معامله‌گران بستگی دارد؛ وقتی بسیاری از فعالان بازار به این شاخص‌ها اهمیت می‌دهند، قیمت‌ها به شکل قابل پیش‌بینی به این سطوح واکنش نشان می‌دهند.

شکست محدوده‌ها (Breakouts)

استراتژی شکست محدوده یکی از محبوب‌ترین روش‌هاست. وقتی قیمت یک ارز یا سهم از محدوده معاملاتی خود عبور می‌کند، معامله‌گران زیادی وارد معامله می‌شوند و حرکت قیمت تشدید می‌شود. در اینجا هم رفتار گروهی، محرک اصلی روند است و اثر روانشناسی جمعی به وضوح دیده می‌شود.

خطرات پیروی کورکورانه از دیگران

پیروی کورکورانه از مسیر اکثریت در بازار می‌تواند زیان‌آور باشد، زیرا تصمیمات گروهی اغلب احساسی و واکنشی هستند و نه مبتنی بر تحلیل دقیق. وقتی معامله‌گران فقط به دیگران نگاه می‌کنند و بدون تحلیل خود وارد معامله می‌شوند، ممکن است اشتباهات بزرگی مرتکب شوند.

تصمیم‌گیری احساسی و ناپایدار

معامله‌گران گروهی معمولاً تحت تاثیر ترس، هیجان یا طمع قرار می‌گیرند. این باعث می‌شود که معاملات بدون منطق و صرفاً بر اساس واکنش جمعی انجام شود. که نتیجه آن، زیان غیرمنتظره و کاهش اعتماد به نفس فرد در تصمیم‌گیری‌ها است.

از دست دادن فرصت‌های مستقل

وقتی تمرکز شما تنها روی رفتار اکثریت است، ممکن است فرصت‌هایی که فقط برای شما مناسب هستند را از دست بدهید. رفتار گروهی همیشه بهترین مسیر نیست و گاهی بهترین معاملات، تصمیمات مستقل و تحلیل‌شده‌ای هستند که هیچ‌کس دیگری به آن توجه نکرده است.

ریسک اطلاعات قدیمی یا نامعتبر

بازار همواره در حال تغییر است و اطلاعات جدید تولید می‌شود. اکثریت ممکن است بر اساس داده‌های قدیمی واکنش نشان دهند، در حالی که شما با تحلیل مستقل می‌توانید پیش از تغییر روند، موقعیت مناسب را شناسایی کنید.

کاهش اعتماد به نفس

تکیه بیش از حد به تصمیمات دیگران باعث می‌شود معامله‌گر اعتماد به نفس خود را از دست بدهد و توانایی تحلیل مستقل را فراموش کند. این وضعیت، به ویژه در بلندمدت، می‌تواند توانایی رشد و پیشرفت در معاملات را محدود کند.

چگونه از تاثیرات روانشناسی جمعی بر معاملات در امان باشیم؟

پیروی از اکثریت گاهی راحت و وسوسه‌انگیز است، اما می‌تواند باعث زیان و از دست رفتن فرصت‌های مهم شود. موفق‌ترین معامله‌گران کسانی هستند که می‌توانند تصمیمات مستقل بگیرند و رفتار گروهی بازار را به عنوان داده تحلیل کنند، نه دستورعمل. در این بخش، روش‌های کاربردی برای مقابله با تاثیرات روانشناسی جمعی ارائه می‌شود تا معامله‌گر بتواند با دیدگاه منطقی و کنترل شده عمل کند.

پایبندی به یک سبک معاملاتی شخصی و مشخص

داشتن یک روش معاملاتی مشخص، اولین گام برای مقابله با اثرات روانشناسی جمعی است. وقتی معیارهای ورود و خروج، ابزار تحلیل، تایم‌فریم‌ها و اهداف سود خود را از قبل تعریف کرده باشید، تصمیمات شما کمتر تحت تأثیر هیجانات دیگران قرار می‌گیرد. این سبک شخصی، نه تنها نظم و تمرکز ذهنی ایجاد می‌کند، بلکه کمک می‌کند فرصت‌های واقعی را از حرکات هیجانی گروهی تشخیص دهید و ریسک‌های غیرضروری را کاهش دهید.

استفاده همزمان از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

تکیه صرف بر اخبار یا رفتار اکثریت می‌تواند معامله‌گر را دچار خطا کند. ترکیب تحلیل تکنیکال و بنیادی، یعنی بررسی نمودارها، نسبت‌های فیبوناچی، سطوح حمایت و مقاومت و در کنار آن شرایط اقتصادی و گزارش‌های مالی، دیدگاه جامع و مستقل برای تصمیم‌گیری فراهم می‌کند. با این روش، معامله‌گر می‌تواند از تصمیمات کورکورانه دوری کند و معاملات خود را بر پایه داده‌های واقعی و تحلیل دقیق بنا کند.

کنترل کامل هیجانات ترس و طمع برای جلوگیری از تاثیرات گروهی

هیجانات گروهی، مانند ترس از از دست دادن فرصت (FOMO) یا طمع برای سود سریع، موتور اصلی حرکت بازار هستند. برای مقابله، باید قوانین مشخص ورود و خروج تعیین شود و پایبندی به آن‌ها حتی در شرایط نوسانی شدید تمرین شود. صبر و انضباط ذهنی باعث می‌شود معامله‌گر تحت تأثیر موج‌های جمعی قرار نگیرد و تصمیمات منطقی و مستمر اتخاذ کند.

مشاهده رفتار معامله‌گران دیگر به عنوان داده

می‌توان رفتار دیگران را زیر نظر گرفت تا الگوهای بازار را درک کرد، اما تقلید کورکورانه اشتباه است. تحلیل رفتار گروهی به عنوان داده و اطلاعات کمکی، بدون اینکه باعث تقلید شود، به معامله‌گر کمک می‌کند فرصت‌ها و خطرها را بهتر ارزیابی کند و تصمیمات مستقل و آگاهانه بگیرد.

مطالعه و شناخت روانشناسی جمعی

کتاب‌ها و منابع معتبر، مانند Extraordinary Popular Delusions and The Madness of Crowds، به معامله‌گر کمک می‌کنند الگوهای روانشناسی جمع را شناسایی کند و واکنش‌های گروهی را پیش‌بینی کند. شناخت این الگوها امکان جلوگیری از اشتباهات رایج و تقویت استراتژی‌های مستقل را فراهم می‌کند.

ثبت جزئیات معاملات

ثبت دقیق جزئیات هر معامله، دلیل ورود و خروج و نتایج آن، باعث می‌شود تریدر رفتار مستقل خود را مرور و تحلیل کند. بررسی معاملات گذشته نشان می‌دهد چه موقع پیروی از اکثریت سودآور بوده و چه موقع زیان‌ده، و به معامله‌گر کمک می‌کند در آینده تصمیمات آگاهانه‌تر و مستقل‌تری بگیرد.

جمع بندی

موفقیت در معاملات تنها به تحلیل نمودارها یا دنبال کردن اخبار اقتصادی محدود نمی‌شود. کنترل رفتار خود، درک روانشناسی جمع و توانایی تصمیم‌گیری مستقل، ستون‌های اصلی موفقیت در بازار هستند. معامله‌گران حرفه‌ای می‌دانند که اکثریت همیشه درست نیست و پیروی کورکورانه از جمع می‌تواند به زیان‌های جبران ناپذیر منجر شود.

داشتن معیارها و سبک معاملاتی شخصی، مطالعه و به‌روزرسانی مداوم دانش، استفاده هوشمندانه از ابزارهای تکنیکال و بنیادی و ثبت دقیق معاملات، همه به ایجاد استقلال فکری و تصمیم‌گیری منطقی کمک می‌کنند. این استقلال باعث می‌شود حتی زمانی که اکثریت معامله‌گران تحت تاثیر هیجانات قرار می‌گیرند، فرصت‌های واقعی شناسایی شوند و تصمیمات به دور از ترس و طمع گرفته شوند. یادداشت‌برداری از هر معامله و مرور تجربه‌ها، امکان تحلیل رفتار گذشته و پیشگیری از اشتباهات ناشی از پیروی از جمع را فراهم می‌کند.

همچنین غلبه بر ترس از دست دادن فرصت‌ها با صبوری و اعتماد به تحلیل شخصی، به تریدر اجازه می‌دهد در زمان مناسب وارد یا خارج شود و بدون فشار روانی گروه، عملکرد پایدار و موفقیت‌آمیز داشته باشد. رعایت این اصول، مسیر دستیابی به سود مستمر و تقویت مهارت‌های تصمیم‌گیری مستقل را هموار می‌کند.

اگر به دنبال شروع مسیری مطمئن در دنیای تریدینگ هستید، همکاری با تیم موند اف ایکس می‌تواند نقطه‌ آغاز خوبی برای ساختن استراتژی شخصی شما باشد.

سوالات متداول

روانشناسی جمعی در بازار چیست و چرا اهمیت دارد؟

روانشناسی جمعی به رفتارها، واکنش‌ها و تصمیماتی گفته می‌شود که تحت تأثیر احساسات و عملکرد اکثریت معامله‌گران شکل می‌گیرد. درک این روانشناسی اهمیت دارد زیرا بسیاری از حرکات بازار نه تنها به اخبار و تحلیل‌ها، بلکه به واکنش‌های گروهی معامله‌گران وابسته است. معامله‌گرانی که بتوانند این الگوها را شناسایی کنند، می‌توانند فرصت‌ها و خطرها را بهتر تشخیص دهند و تصمیمات مستقل و آگاهانه بگیرند.

چرا پیروی کورکورانه از جمع می‌تواند خطرناک باشد؟

پیروی بدون تحلیل از اکثریت، معامله‌گر را در معرض تصمیمات هیجانی و اشتباه قرار می‌دهد. گروه‌ها اغلب تحت تأثیر ترس یا طمع عمل می‌کنند و ممکن است واکنش‌هایشان موقتی یا غیرمنطقی باشد. این رفتارها می‌تواند منجر به ورود در زمان‌های نامناسب، خرید یا فروش احساسی و در نهایت زیان شود. معامله‌گران موفق کسانی هستند که از داده‌ها و تحلیل شخصی خود برای تصمیم‌گیری استفاده می‌کنند و تنها از رفتار جمع به عنوان اطلاعات کمکی بهره می‌گیرند.

چگونه می‌توان تصمیمات مستقل و منطقی گرفت؟

برای اتخاذ تصمیمات مستقل، معامله‌گر باید یک سبک معاملاتی شخصی تعریف کند و به آن پایبند باشد، تحلیل تکنیکال و بنیادی را به‌صورت همزمان بکار ببرد، هیجانات خود را کنترل کند و رفتار دیگران را تنها به عنوان داده ببیند. ثبت جزئیات معاملات و مرور تجربه‌ها نیز به تقویت استقلال فکری و یادگیری از اشتباهات کمک می‌کند. این رویکرد باعث می‌شود معامله‌گر بتواند فرصت‌ها را بهتر تشخیص دهد و بدون تحت فشار قرار گرفتن از سوی رفتار گروهی، تصمیمات منطقی اتخاذ کند.

چه ابزارهایی برای تحلیل مستقل می‌توان استفاده کرد؟

ابزارهای تکنیکال مانند نمودارها، نسبت‌های فیبوناچی، سطوح حمایت و مقاومت، و ابزارهای بنیادی مانند گزارش‌های اقتصادی و مالی، وقتی با دیدگاه مستقل و تحلیل دقیق استفاده شوند،پشتیبان تصمیم‌گیری منطقی و آگاهانههستند. این ابزارها به معامله‌گر امکان می‌دهند تا بدون تکیه صرف بر هیجانات دیگران، روندهای واقعی بازار را شناسایی کرده و استراتژی خود را بر اساس داده‌ها و تحلیل‌های دقیق پیاده‌سازی کند.

چگونه می‌توان بر ترس از دست دادن فرصت‌ها غلبه کرد؟

غلبه بر ترس از دست دادن فرصت‌ها نیازمند صبر، انضباط ذهنی و اعتماد به تحلیل شخصی است. معامله‌گر موفق به جای واکنش احساسی، با پایبندی به معیارهای مشخص و بررسی داده‌ها، در زمان مناسب وارد یا خارج می‌شود. این رویکرد باعث می‌شود تصمیمات تریدر مستقل و آگاهانه باشد و از زیان ناشی از تقلید کورکورانه از دیگران جلوگیری شود.

به این مقاله امتیاز دهید

نظر شما به بهبود محتوا کمک می‌کند

نظرات کاربران

0

نظر خود را بنویسید

یوتوب فصل اول هاوس آف تریدرز